پرم از هرچه دلتنگی تو را در شعر می بافم
کنار "تو" ضمیر فاعل "من" خوب می آید
خیال با تو بودن را به فال نیک می گیرم
سرم را می گذاری روی دامن خوب می آید
حمایل می شود وقتی که می بوسم لبانت را
دو دستت عاشقانه دور گردن خوب می آید
خیالم پرسه، پرسه می رود تا شام گیسویت
شب یلدای مویت روز روشن خوب می آید
تعارف می کنی از باغ پیراهن گلابی را
نوازش می کنم با لطف ناخن خوب می آید
دلم را می بری، دلواپسم چون خوب میدانم
که از دست تو تنها دل شکستن خوب می آید
علی بیانی
1395/5/31
برچسب : نویسنده : alibayanibandara بازدید : 132