تا تو را دیدم دو چشمم در تماشا گیر ماند

ساخت وبلاگ

تا تو را دیدم دو چشمم در تماشا گیر ماند

بر زبانم نیمه‌ی "گم گشته" پیدا گیر ماند

یخ زدم در آفتاب داغ تابستان سال

نبض من افتاد خون در سرخ‌رگ‌ها گیر ماند

گیج و منگم رو برویت وای این مجنون منم؟

تا لبت جنبید خواندم نام لیلا گیر ماند

من همان رودم که با سر می‌دویدم صخره را

گم شدم در زیر ابروی تو دریا گیر ماند

وهم زیبایی‌که با آیینه قسمت می کنم

یک نفر تنهاتر از من پشت معنا گیر ماند!

علی بیانی

۸؍۶؍۱۴۰۱

 |+| نوشته شده در  سه شنبه هشتم شهریور ۱۴۰۱ساعت ۵:۴ ب.ظ&nbsp توسط علی بیانی  | 

دو بیتی , رباعی و غزل...
ما را در سایت دو بیتی , رباعی و غزل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alibayanibandara بازدید : 113 تاريخ : شنبه 12 شهريور 1401 ساعت: 17:03